دردسر های یک پزشک

بعد از به سرو کله کوبیدن های فراوان نشستیم عقل های ناقص این چهار تا رو با عقل منه حیف شده در بین این جمع بزاریم رو هم 

تا بلکه فرجی حاصل بشه و یه نقشه توپ بکشیم 

اما نشد که نشد

هیچ کدوم از نقشه ها کامل نبود 

و به گفته حنا ما به اطلاعات بیشتر نیاز داشتیم 

اما من میگم کینه بیشتر 😈

همه وسایل ها مونو جمع کردیم 

داشتم میرفتم بکپم بقیه هم پشت سر من رفتاری مثل بچه اردک ها داشتن 

رفتم یه لیوان اب برداشتم تا اگه تشنه ام شد دیگه پا نشم از اتاق بیام اینجا 

که یه دفعه ای سلما چنان جیغی زد که موووووووووش 

که منه بد بخت یه لحظه ناخدا گاه فکر کردم به جای لیوان موش دستمه 

لیوان و چنان کوبیدم زمین که انگار لیوان بدبخت با 

بروسلی یا جومونگی چیزی در افتاده ، اخه بدبخت بد جور ور افتاده بود 

هم بخاطر شیشه ها هم بخاطر موش 

سریعا پریدم رو اپن 

و ویو زیبایی داشتم از حال 

نیشم ناخداگاه بخاطر خل بازی های اینا تا بنا گوش باز شده بود 

یه دفعه خودم نگران شدم که مگسی ، پشه ای چیزی نره تو دهنم 

بخاطر همین یکم نیشمو چفت تر کردم و مشغول دید زدن اون 

چهار تا اعجوبه شدم 

دیدید که وقتی هواپیما یا هلیکوپتری چیزی میخواد بشینه چطوری براش علامت تکون میدن ؟؟

حنای بدبختمم رو مبل وایساده بود و دستاشو برده بود بالا و ضربدری تکون میداد و هعی جیغ میزد بچه ها ، دخترا 

ولی دریغ از یک نگاه بهش ، حالا توجه پیش کششون 

سلما وقتی میخواست در بره افتاده بود زمین 

دقیق تر بخوام بگم رو شکم دراز کشیده بود 

هستی هم پای اونو گرفته بود 

درسته فهمیدم کار هستی نا خواسته بوده 

ولی خب باز کار بدیه و مانع بلند شدن سلی شده بود 

همه مون میدونیم که وقتی هستی استرسی میشه 

نوک انگشتاشو گاز میگیره و گاها حتی پوست کنار ناخون شو میکنه 

الانم متاسفانه یا خوش بختانه تو این حالت بود 

و انگشت بزرگه پای سلی رو گاز میگرفت 🤣🫣

دیگه من رو اپن ولو بودم از خنده 

ولی همچنان داشتم فیلم میگرفتم 

اینم بگم که فهمیدم هستی بد جور گاز میگیره 

اخه این سلمای بخت برگشته هر بار بدجور جیغ میزد 

و به چهره اشم نمیومد که الکی بزرگش کنه 

پس بخاطر حفظ سلامتی از این به بعد فاصله مو با هستی باید حفظ کنم 

وای که دیگه فان ترین قسمت این صحنه زهراس 

اخه شلوار بیرونشو که رو کاناپه بود بر داشته بود

فک کنم بدبخت از شدت تری و شوک شلوارو با روسری 

اشتباه گرفته بود 

اخه دقیقا طرف های خشتک شلوارو انداخت بود رو سرش 

لنگ هاشم از زیر جونه گره زده بود 

بعد سعی داشت به موشه حمله کنه 

دقیقا زمانی که پشت موش بهش بود فاز جومونگ میگرفت 

اما وقتی موش به طرفش برمیگشت سریعا به تسو تغییر حالت میداد 

فک کنم با سریال جومونگ قرار داد داشت 

فقط نمیدونم چرا با موز داشت حمله میکرد !!

یه موز دستش گرفته بود موشو تهدید میکرد 

فک کنم این قسمت رو ادیت میزنن و به جاش شمشیر میزارن تو فیلم 

یعنی جومونگم تو فیلم با موز ژست میگرفته ؟!؟