پارت 20

بعد از اینکه این بوزینه منو بیدار کرد
تصمیم گرفتم به خودم برسم خفنننن
با این کار هم پیش اون دانشجو ها و هم پیش برادر اون زور گو ،
خوشتیپ و باحال تر بنظر میام ، چون مردم عقل شون به چشمشونه
هم با این تعریف هایی که حنا از اون بیشعورا کرد
و منم قرار نیست به پسره ی بیشعور پا بدم ، اینجوری همه میفهمن یه دختر ادم حسابی ام هست که به این میمون های درختی پا نداده .
به همین جهت پاشدم تا زودی اماده شم تا باز این بوزینه نیاد بگه دیر کردیم .
اول رفتم دست به اب ، بعد از انجام مار های مربوطه ، دست و صورتم و شستم و یه روتین پوستی خفنم انجام دادم ، مسواک زدم و بعدم اومدم بیرون
دست صورتم رو با حوله خوشمل صورتیم پاکیدم
اینجا یاد حرف های عمه افتادم و یه به جهنم نصارش کردم
خب پاک کردم همون پاکیدمه دیگههه
خلاصه بعدش رفتم یه تیپ پسر کش بزنم
البته باید یکمم رسمی باشه که نگن این مثلا استاده و فلان
یه کت و شلوار کرمی برداشتم و تن زدم
یه شال سیاه با مروارید هایی سفید که دورش بودن و هم برداشتم
حالا نمیدونم شما بهش چی میگین
قبل از سر کردنش
موهامو شونه زدم و یه وری ریختم و یه بافت ریزم روش زدم
بعد افتادم به جون صورتم
سفید کننده و کانسیلر و کانتور
بعدش خط چشم گربه ای نازک ، سایه صورتی و کرم ، فر مژه و ریمل حجم دهنده
ابرو هامو با زل ابرو لیفت کردم و یه جاهایی شو هم با مداد پر کردم
یه رژ گونه صورتی مات
با به رژ لب کالباسی که روش برق لب زدم
شالمم سر کردم
یه کفش پاشنه مشکی براقم پا زدم
کیف لب تابم رو بر نداشتم
ولی لب تاب رو گزاشتم تو کوله کرم طوسی ام
بعد برداشتن گوشی نو ام و شارژ و ایرپاد و رژ و برق لب اضطراری و اینا
با چند تا جزوه و خودکار و ماژیک
تسلیم شدم اتاق رو قبل حمله دخترا ترک کنم
پله ها رو با ارامش رفتم پایین تو اشپزخونه
بچه ها هم طبق معمول لباس پوشیده بودن
بعد یه سلام و صبح بخیر با خوردن یه نون تست شکلاتی
رفتم که سوار بی ام مشکی ام بشم
تو پارکینگ یادم افتاد که من نمیدونم کجا برم بخاطر همین یه زنگ به حنا زدم و ادرس گرفتم